.

بهم گفت خیلی خجسته‌ای. چقدر من از این دختر بدم میاد. با اون سوییشرت صورتی‌ش سلانه‌سلانه تو راهرو راه میره و نمی‌دونه به کسی که نیومده سر کلاس و چسبیده به شوفاژ و حالش خوب نیست نباید گفت خجسته!
خانم ردموند پرسید: با پاتریشیا مشکل داری که سر زنگش نمیری؟
نه، با این بچه‌های مزخرف مشکل دارم. با جوّ مسخره‌ی کلاس و مدرسه مشکل دارم. حالم از دانش‌آموزای این مدرسه‌ست که به هم می‌خوره.
دختره جوری با هودی‌ش مثل پسرا وایساده و سینه‌های دوستشو دست‌مالی می‌کنه و به من چشم‌غره میره که انگار مدرسه رو با یه‌جای دیگه اشتباه گرفته. طرف هرکی میری طوری میگه "واااای" که انگار قانون توی راهرو نبودن رو من تصویب کردم.
دخترای احمق پرمدعا‌.
دخترای احمق پرمدعا.
دخترای احمق پرمدعا.

 

کاش آدم می‌تونست یکی دیگه شه. از خودم خوشم نمیاد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها